مکالمه تلفنی
دو و چهار، چهار و سه، چهار... منزل خداست؟
الو، سلام! این منم مزاحمى که آشناست!
هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است؛
ولى هنوز پشتِ خط، در انتظار یک صداست.
شما که گفتهاید پاسخ سلام واجب است،
به ما که مىرسد حساب بندههایتان جداست؟
الو! دوباره قطع و وصلِ تلفنم شروع شد،
خرابى از دل من است، یا که عیب سیمهاست؟
چرا صدایتان نمىرسد؟ کمى بلندتر! صداى من...
... چه طور، خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه مىدهى، برات درد دل کنم.
شنیدهام که گریه بر تمام دردها شفاست.
دلِ مرا به سوى خود بخوان که تا سبک شوم.
پناهگاه این دل شکسته خانه شماست.
خدا! مرا ببخش، باز هم مزاحمت شدم،
دوباره زنگ مىزنم، دوباره، تا خدا خداست!
شاعر: خانم خدیجه پنجى